Web Analytics Made Easy - Statcounter

در باره مصوبه پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران درتوییتی نوشتم که سپاه در سال‌های اخیر عملیات یا رفتار ویژه‌ای متفاوت از آنچه در گذشته انجام داده، نداشته است، پس اگر قرار بر اعلام تروریست بودن آن باشد، باید پیش‌تر انجام می‌شد، نه الان و اگر حالا چنین کرده‌اند، نشان می‌دهد که مساله مربوط به چیز دیگری است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن چیز هم تغییر مهمی است که در ایران رخ داده و اتفاقا در حوزه سیاست داخلی است. دولت جدید که محصول مشارکت پایین است، نقطه عطف این فرآیند بود، البته این روند پیش‌تر و از ۱۳۹۸ شروع شده بود. اعتراضات ماه‌های اخیر هم در واقع واکنشی است به همین پدیده که نوعی ناامیدی را نزد جوانان و مردم دامن زد، در حالی که هر گاه انتخابات با مشارکت بالا انجام شده است، کشورهای دیگر به ناچار ملاحظه رفتار خود را با ایران کرده‌اند.

نمونه روشن آن انتخابات سال ۱۳۷۶ است که کل معادلات مواجهه با ایران را تغییر داد. بنابراین افول از انتخابات با مشارکت حدود ۷۰ درصدی به انتخابات زیر ۵۰ درصدی، نقطه عطف در سیاست داخلی بود که قدرت سیاست خارجی کشور را دچار اختلال کرد و اعتراضات اخیر نیز ضربه دیگری به این قدرت ملی منبعث از سیاست داخلی بود.

انتخابات سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ بسیار مهم بودند، هر چند انتخابات ۱۳۹۶ به این علت که پاسخ مناسبی از درون ساختار نگرفت به سرعت به اعتراضات ۱۳۹۶ و سپس ۱۳۹۸ منجر شد و آثار مثبت آن نابود شد و اتفاقا شاید یکی از علت‌های ترور سردار سلیمانی نیز همین برداشت امریکا بود که آثار انتخابات سال ۱۳۹۶ از میان رفته است.

بنابراین معتقدم، اگرچه ضوابط و قواعد سیاست خارجی به عنوان یک دانش و علم، مورد نیاز ما و حکومت است ولی نباید از مساله سیاست داخلی غفلت کرد. حدی از پایداری و استحکام و مشارکت عمومی برای سیاست داخلی امری ضروری است. سیاست خارجی از معبر سیاست داخلی عبور می‌کند. نقد سیاست خارجی ایران خوب و لازم است، ولی بدون توجه به عنصر اصلی قدرت کشور که کیفیت سیاست داخلی است، نارسا و ناکارآمد است.

بیشتر بخوانید:

فرمانده کل سپاه: دشمنان، «آرایش جهانی» گرفته‌اند / بهم‌پیوستن اروپایی‌ها را امروز و فردا هم خواهید دید مطهری: ایران،گرفتار سیاست‌ورزی روس‌هاست / جنگ اوکراین، علت اصلی «گسل» ایران و اروپاست/ اگر سفرای اروپایی از ایران فراخوانده شوند ... زیباکلام: آتش اعتراضات اخیر نه تنها خاموش نشده، بلکه مانند آتش زیر خاکستر در حال بازسازی خود است جمیله کدیور: سپاه بهانه است؛هدفشان کلیت ایران است/ انتقاد از دیپلماسی ضعیف دولت سیزدهم

۲۱۲۲۰

کد خبر 1721556

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: عباس عبدی سیدابراهیم رئیسی سیاست خارجی سیاست داخلی سیاست خارجی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۴۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟

فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقام‌های ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشست‌ها می‌توانند مقدمه‌ای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.

به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزه‌های جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشور‌های خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاه‌های تاریخی موجب وارد آمدن آسیب‌ها و خساراتی شده است.

با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژه‌ای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تور‌هایی به کشور‌های آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقایی‌ها را یکی از محور‌های اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.

معادله‌ای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمود‌های عینی‌تری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشور‌های آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.

۱. بازارِ رو به رشد کشور‌های آفریقایی

قاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخص‌های اقتصادی در شمار قابل ملاحظه‌ای از کشور‌های افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشور‌ها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره می‌کنند.

در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوار‌ها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشور‌های آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشور‌های جهان تبدیل می‌کنند. ایران نیز با توجه به ظرفیت‌های صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. می‌تواند کالا‌های ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشور‌های آفریقایی می‌توانند آن‌ها را در مقایسه با نمونه‌ای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.

موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.

۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللی

بلوک کشور‌های آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آن‌ها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهاد‌های بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.

در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوند‌های سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشور‌های آفریقایی می‌تواند روی کارتِ رای‌دهی آن‌ها در نهاد‌های بین المللی حساب ویژه‌ای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر  به حساب می‌آید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنش‌ها و رقابت‌های ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار می‌شود.

۳. توسعه نفوذ بین‌المللی ایران در قالب یک قدرت منطقه‌ای

در نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقه‌ای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، طرح و برنامه‌هایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مساله‌ای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب می‌شود.

حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیت‌های نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشور‌های آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشور‌های آفریقایی، بستر‌های مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشور‌های آفریقایی ایجاد کرده اند.

بستر‌ها و ظرفیت‌هایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقه‌ای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار می‌شوند. معادله‌ای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.

دیگر خبرها

  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • تحریم سپاه توسط غربیان گویای سلامت کار پاسداران است
  • جلائی‌پور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوست‌های دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بوده‌ایم
  • بدهی خارجی ایران کمتر از ۲۶ کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی شد
  • شکست یک جنبش بزرگ با توطئه‌های رنگارنگ داخلی و خارجی
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • استقبال تجار خارجی از محصولات کرمان در نمایشگاه ایران اکسپو ٢٠٢۴
  • حضور بیش از ۶۵۰ شرکت دانش‌بنیان داخلی و خارجی در نمایشگاه ایران‌هلث ۱۴۰۳
  • تمامیت‌خواهی پارلمان اروپا فقط برای دلخوش‌کنی صهیونیست است
  • تمامیت خواهی پارلمان اروپا فقط برای دلخوش کنی صهیونیست است